باغ های معلق

یاد داشت های شبانه داستان نویس

باغ های معلق

یاد داشت های شبانه داستان نویس

خواستم تمامش کنم نشد. هیچ وقت شعر هایم تمام نمی شود.شب بود و ستاره از آسمان

می ریخت. حس کرده گم شده ام. گم شده بودم ..... خیلی وقت است که گم شده ام....

فکرکردم چقدر خوب است که ستاره ها هستند. سیاهی می ترساندم. سیاهی مطلق  ....

مرگ مطلق. درد مطلق. رنج مطلق. زجر مطلق.چقدر خوب است که ستاره ها هستند.

چقدرخوب است که تو هستی ...

بخواب .... 

نوشته هایت هیچ فرق نکرده اند هنوز

سینه ام خواب دیده

نارنجی از دستهات مچاله شده تا پیراهنم

دختری سپید بوده نارنج

شانه هایم لبریزند از اضطراب نیامده

نوشته هایت مچاله از من

من لای پای تو

سینه ام می سوزد

دستت را فرو ببر در صلیب خونین

خون فوران کرده از چشمهای من
نظرات 6 + ارسال نظر
آزالیا چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 02:28 ق.ظ http://ahsas20.blogfa.com

اول سلام
دوم بچه خودتی
سوم مبارک باشه از قبلیه بهتره

مسعود چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 09:56 ق.ظ http://masoud61.blogfa.com

سلام لینک جدید رو گذاشتم مبارکه

علی مهری چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 01:42 ب.ظ

سلام
از اینکه وبلاگتان را مشاهده کردم خوشحالم. در مورد شعرتان باید گفت نشان می دهد ذهن شاعرانه قوی دارید.ابژه ها پردازش شاعرانه ای دارند.اما همین ذهن قوی به سادگی متن لطمه می زند.یعنی نمی توانیم مصداق یا مدلولهای مشخص وحتا کلی را پیدا کنیم.هر دالی باید در ابتدا مبتنی بر مدلول بیرونی باشدحتا انتزاعیترین وفانتزیترین متن ها .

خانمرادی چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 03:34 ب.ظ http://dastandehloran.blogfa.com

سلام دوست من
می خوانمت...
راستی وبلاگ انجمن داستان دهلران هم به روز شد.
شاد باشی

خلیل رشنوی چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 04:48 ب.ظ

سلامک
خونه جدید مبارک بهم نمی دی پیامک؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 16 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 06:00 ب.ظ http:///http://aftab1361.blogfa.com/

سلام عزیز
تو خواهر کاملیا هستی ؟تووبلاگم ج.اب بذار
شعرهاتم خیلی قشنگه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد